×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ghatate delneshine adabyate jahan.

× assar , jomalate naghz , pand ha va har anche ke da sakhtare shakhssyate enssani moasser bashad. be hamrahe moosighi va tassavire romantiq
×

آدرس وبلاگ من

chasmandaz.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/arastu_s

پادشاهان ایران زمین )1)

 templates for Your weblogList of Iranian Top weblogs
پادشاهان ایران زمین

قبادیکم :

 پادشاه ساسانی بود که دوبار بر تخت پادشاهی ایران نشست،بار نخست میان سالهای ۴۸۸ تا ۴۹۶ و بار دوم ۴۹۹ تا ۵۳۱ (میلادی). پسر پیروز یکم بود. در این زمان پادشاهان، بسیار ناتوان شده بودند و بزرگان کشور آنها را برداشته و می‌نشاندند و به جای ایشان برای کشور تصمیم می‌گرفتند. قباد یکم از آغاز پادشاهی دچار گرفتاریهای سیاسی و اقتصادی بسیاری بود. موبدی به نام مزدک در این زمان به قباد نزدیک شد و او را به انجام اصلاحات اجتماعی برانگیخت. قباد به یاری او توانست از توان زمینداران و موبدان و اشراف بکاهد. همچنین قباد با پشتیبانی از مزدک میان توده مردم محبوبیتی یافت. به فرمان او در انبارهای غله شاهنشاهی به روی مردم گشوده شد و زمینهای کشاورزی میان دهقانان بخش گردید. دسته‌ای از اشراف و موبدان که هنوز بر سر قدرت بودند سرانجام در سال ۴۹۶ وی را دستگیر کردند و در زندانی به نام زندان فراموشی به بند کشیدند.

جاماسب :

برادر قباد و پسر پیروز یکم که موبدان او را بر تخت شاهی به جای برادر نشاندند ولی جاماسب بعداً به نفع بردار کنار کشید .

قباد یکم ( پادشاهی دوباره ) :

 قباد به یاری خواهرش از زندان گریخت و به نزد هفتالیان پناهنده شد و به یاری آنها نیرویی بسیج کرد و در سال ۴۹۹ ترسایی به ایران بازگشت. وی در نخستین سالهای سده ششم (میلادی) به روم لشکر کشید و توانست با شکست رومیان باجی(502 کیلو طلا) از آنها بستاند و وضعیت دارایی کشور را بهبود بخشد. و رومیان پذیرفتند که تا هفت سال سالانه دویست و پنجاه کیلو طلا به ایران بدهند.وی برای یاری رسانی به ستمدیدگان و تهیداستان دفتری را به نام مدافع درویشان و دادور به فرنشینی یکی از موبدان بزرگ به راه انداخت تا به حقوق بی‌نوایان رسیدگی کند. او برای نظام اداری شاهنشاهی چهار دیوان برپا کرد که فرماندهی هر کدام از آنها با یک اسپهبد بود. پیش از این فرمانده کل ارتش یک تن بود که لقب ایران‌اسپهبد را داشت. در زمان وی امر نقشه‌برداری از زمینهای کشاورزی و سازماندهی دوباره نظام مالیاتی و تقسیم تازه استانها و سرزمینها آغاز شد.در زمان او شاهنشاهی ساسانی جانی دوباره گرفت و گرجستان، عمان و عربستان به زیر چیرگی ایرانیان بازگشتند.در زمان او همچنین ایران با چین و هندوستان دادوستد انجام می‌داد. ایرانیان در این سالها انحصار بازرگانی ادویه و ابریشم را در دست داشتند. سکه‌های قباد در استان گوانگ‌دونگ چین یافت شده که نشان از بازرگانی ایرانیان و چینی‌ها در زمان پادشاهی اوست.

 خسرو یکم ( خسرو انوشیروان ) :

 خسرو انوشيروان یا خسرو یکم معروف به انوشيروان دادگر، شاهنشاه ساسانی بود. او پسر قباد پسر فيروز بود. مادر وی دختری دهقان بود. قباد در نيشاپور او را بزنی گرفت. انوشيروان عادت و آيين و شمايل نيكو داشت و عدل و داد نيكو نهاد. ترتيب خراج ملك و ضبط لشكر داد و دفتر عرض و عارض، او پيدا كرد. كتاب كليله و دمنه در عهد او از هند به ايران آوردند.ظهور خسرو اول مطلع درخشانترين دورهء عهد ساسانی است. فرقهٔ خطرناك مزدكی مغلوب و سركوب شد در داخله صلح و سلم حكمفرما بود.مشهورترين بنايی كه پادشاهان ساسانی ساخته‌اند قصری است كه ايرانيان طاق كسری يا ايوان كسری مي‌نامند و هنوز ويرانهٔ آن در محلهٔ اسپانبر موجب حيرت است. ساختمان اين بنا را به خسرو اول انوشيروان نسبت داده‌اند. و مشهورترین کاخ معماری ایرانی را در عراق پایه گذاشت که تیسپون نام گرفت ولی بعدها توسط سپاه اسلام ویران شد عهد بزرگ تمدن ادبی و فلسفی ايران با سلطنت خسرو انوشيروان آغاز می‌شود. ايران در زمان انوشيروان چنان عظمتی يافت كه حتی از عهد شاهپوران بزرگ نيز درگذشت و توسعهٔ ادبيات و تربيت معنوی اين عهد را كيفيت مخصوص بخشيد.

هرمز چهارم ( ترک زاد ):

 (۵۷۹ � ۵۹۰ م.)، وی معروفترین هرمزهای ساسانی و پسر انوشیروان عادل بود. بسال ۵۷۹ تکیه بر جای پدر زد و جنگ با رومیان را تا ۵۸۹ م. ادامه داد. در اثنای جنگ با روم ترکان به ایران تاختند و بهرام چوبین سردار دلاور ایرانی مأمور سرکوبی ترکان شد و آنان را تار و مار کرد و خاقان ترک را کشت و پسرش را اسیر کرد. آنگاه مأمور جنگ با رومیان شد و شکست خورد و هرمز تحقیرش کرد، شورید و رو به تیسفون نهاد. و چون بزرگان و نجبای پایتخت نیز از هرمز ناخشنود بودند ضد او برخاستند. هرمز گریخت ولی وستهم و بندوی برادران زنش او راگرفتند و ابتدا نابینا کردند و بعد کشتند.

 بهرام ششم

خسرو دوم ( خسرو پرویز ):

(590 الی 628 میلادی)خسرو پرویز از طریق وستهم و وندوی دو نفر از بزرگان ایران پس از خلع هرمزد چهارم به پادشاهی رسید. خسروپرویز در این روزگار در آذرآبادگان بود و چون به شاهی رسید شتابان به تیسفون رفت و در سال ۵۹۰ م. تاج سلطنت به سر نهاد. چندی بعد هرمزد پدر او که پس از خلع از سلطنت کور شده بود به قتل رسید . بنابر رأی ثئوفیلاکوس این کار به امر خسرو پرویز واقع شد ولی بعضی می‌گویند خسرو رضایت ضمنی بقتل او داد. که با اندوه بعدها از فره ايزدي دور ميگردد و از آن مقام و ابهت خود ميکاهد . فردوسی نیز از آخرین سالهای شاهنشاهی خسرو شکایت می کند ولی وی از شاهنشاهان مقتدر ایران بودظهور پیغمبر اسلام بعهد او بود و او مدت ۳۸ سال بر ایران حکم راند و سرانجام در (3 آوریل 628) به تائید پسرش شیرویه کشته شد.

قباد دوم ( شیرویه ) :

 (۶۲۷ � ۶۲۹ میلادی)، پادشاه ساسانی. شیرویه پسر خسرو پرویز و مریم (دختر قیصر) پس از پدر بنام قباد دوم بر تخت نشست و دو سال و چند ماه سلطنت کرد. وی با رومیان صلح کرد. مرزهای دو کشور به حال قبل از جنگهای خسرو درآمد و اسیران دو جانب آزاد شدند و صلیب مسیح برومیان باز داده شد. شیرویه ابتدا به عدل رفتار می کرد ولی سرانجام ۱۷ برادر خود را کشت و خود نیز به بیماری طاعون در گذشت.

اردشیر سوم : پادشاه ساسانی.

شهربراز :

(۶۲۹ م.)، پادشاه ساسانی. در زمان خسرو پرویز فرمانده ایران بود و با روم جنگید و مصر را در سال ۶۱۶ م. تسخیر كرد. شهربراز در زمان سلطنت اردشیر سوم به تیسفون لشكر كشید و اردشیر را بعد از یكسال و نیم سلطنت كشت و با اینكه از خاندان سلطنت نبود به پیروی از بهرام چوبین و وستهم بر تخت نشست ولی چند تن از نجبای هواخواه خاندان ساسانی از جمله ماهیار، زادان‌فرخ و پوس‌فرخ قیام كردند و شهربراز غاصب را كشتند.

خسرو سوم :

 جوانشیر :

 پوراندخت :

ملکه پوراندخت شاهنشاه زن ایرانی و سی امین شاهنشاه ساسانی در سال ۶۳۰ ميلادی، دختر پرويز پسر هرمز پسر انوشيروان که پس از قتل شهریار و پیش از آزرمی‌دخت بر تخت سلطنت نشست و پادشاهی او هیجده ماه بوده است. گشناسب بنده : آزرمی دخت : ملکه آزرمی دخت، آزرم، آزرمی، شاهنشاه زن ایرانی و سی و دومین شاهنشاه ساسانی در سال ۶۳۱ ميلادی، دختر پرويز پسر هرمز پسر انوشيروان ملقبهٔ به عادله كه پس از خواهر خويش پوراندخت لشكريان او را در تیسفون بپادشاهی برداشتند. فرمانرواى خراسان، سپهبد فرخ‌هرمز که يکى از مدعيان جدى سلطنت بود، ملکه را به همسرى خواست. در حالی که آزرمى‌دخت علناً وعده‌ى ازدواج به او داد، در نهان تدارک قتلش را ديد. رستم، پسر فرخ‌هرمزد، به خون‌خواهى پدرش لشکر به پايتخت کشيد و پس از سرنگونی آزرمى‌دخت، ملکهٔ ساسانی را نابينا کرد. آزرمی دخت چهار ماه پادشاهی کرد.

 هرمز پنجم :

 خسرو چهارم :

 پیروز دوم : خسرو پنجم :

یزدگرد سوم :

 سی و پنجمین و آخرین پادشاه ساسانی بود. او در سال ۶۳۲ م. به تخت نشست. به روايتی او را در پارس دفن نمودند. (۳۱ ه‍. ق.) و با مرگ او سلسلهٔ ساسانی پس از ۴۱۶ سال سلطنت در ایران منقرض گرديد.

 

جمعه 12 آذر 1389 - 12:50:22 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


کلید هایی برای گشایش مناسبات با همسر


آیا مردان و زنان به طرق مختلف به روابط خود آسیب می‌رسانند؟


پنج ترس و نگرانی که ما را از حرکت باز می دارد .


بهانه


رازهای عشق -گفتاری از دونالد والترز


با هنر مینیمال آشنا شویم


ملانصرالدین


زلال که باشی آسمان در تو پیداست...


پاک سازی زبان فارسی از قاعده های دستوری زبان عربی


فردوسی، راز ماندگاری زبان فارسی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

91853 بازدید

28 بازدید امروز

35 بازدید دیروز

204 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements